گردش مالی فروشندگان فیلتر شکن،۲تا۳برابر درآمد علمیاتی مخابرات ایران
تاریخ انتشار: ۲۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۰۲۷۵۴
سانسور فضای مجازی در ایران نه تنها گردش مالی رویایی برای فروشندههای سرویسهای فیلترشکن خلق کرده، بلکه بازار کسبوکارهای موازی با آن را نیز سکه کرده است. ماهانه هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان ناقابل، تنها برای خرید ویپیان از جیب شهروندان هزینه میشود.
به گزارش روزنامه اینترنتی فراز، در آستانه یکسالگی آغاز فیلترینگ گسترده در ایران، در حالی که بازار فیلترشکن به گردش مالی رویایی و نجومی دست یافته، وزیر وزارتخانهای که متهم ردیف اول خلق این بازار سیاه بزرگ در کشور است، کاربران را از استفاده از «فیلترشکنهای رایگان» بر حذر داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«عیسی زارعپور»، وزیر ارتباطات دولت سیزدهم در گفتوگویی به طور تلویحی توصیه کرده که مردم برای حفظ امنیت دادههاشان، در حد امکان از «فیلترشکنهای رایگان خارجی» استفاده نکنند. این توصیه در چارچوب کلی درست است، اما وقتی از جانب وزیر ارتباطات دولتی با سابقهای بینظیر در فیلترینگ مطرح میشود، کمی جای تامل دارد.
سانسور فضای مجازی در ایران، سالها است که به یکی از چالشهای بزرگ کاربران اینترنت تبدیل شده است. تا اوایل مهرماه سال گذشته، فیلترشکنها تنها برای دسترسی به تلگرام و پلتفرمهایی مثل یوتوب و توییتر مورد استفاده قرار میگرفت. فیلترینگ گسترده در هفته ابتدایی اعتراضات سال گذشته اما، ویپیانها به عضوی جدانشدنی از زندگی بخش عمدهای از کابران فضای مجازی در ایران تبدیل کرد.
دور زدن فیلترینگ برای شهروندان چقدر آب میخورد؟اینروزها اگر سری به اینستاگرام یا تلگرام بزنید، افزایش تعداد آگهیهای فروش فیلترشکن توی ذوق میزند: «سرور اختصاصی، بدون قطعی، پشتیبانی ۲۴ ساعته»؛ اینها مزایای تجاری و تبلیغاتی فروشندههای ویپیان است که به طور مشترک در بیشتر آگهیها دیده میشود. هزینه اکانتهای یک ماهه برای هر کاربر، بسته به نوع سرور و ترافیک ارائه شده، از ۵۰ هزار تومان آغاز شده و به یک میلیون تومان نیز میرسد. به طور میانگین اما، هزینه ماهانه یک اکانت ویپیان حدود ۱۵۰هزار تومان است.
طبق آخرین گزارشها، ایران ۷۰ میلیون کاربر اینترنت دارد. در این بین، حدود ۴۸ میلیون نفر، کاربر شبکههای اجتماعی هستند. پلتفرمهایی که در سالهای گذشته به کلی فیلتر شدهاند. به عبارت بهتر، ۴۸ میلیون کاربر اینترنت در ایران، روزانه برای دسترسی به شبکههای مورد استفادهشان به فیلترشکن احتیاج دارند.
آمار دقیقی از سهم فیلترشکنهای پولی در این بین وجود ندارد، اما برای محاسبه، فرض میکنیم در حداقلیترین حالت، ۲۵ درصد کابران از فیلترشکنهای پولی استفاده میکنند. این یعنی گردش مالی فروشندگان ویپیان در ایران، ماهانه حدود هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان است. یعنی از آبانماه سال گذشته تا امروز، دور زدن فیلترینگ برای کاربران ایرانی، در بهترین حالت حدود ۱۶هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان آب خورده است.
این رقم، چیزی حدود ۲ تا ۳ برابر درآمد علمیاتی شرکت مخابرات ایران است. در این بین، اما تنها فروشندگان ویپیان نیستند که از ابَر سانسور در ایران سود میبرند. درگاههای پرداخت، بانکها، اپارتورهای اینترنتی و حتی شرکت مخابرات نیز در زمره منتفعان این مساله قرار میگیرند.
چه کسانی سود میبرند؟اگر فرض کنیم، نیمی از کاربران از انتقال وجه کارت به کارت برای خرید ویپیان استفاده کرده باشند، سود بانکها از خرید ویپیان، با احتساب کارمزد تراکنش ۷۲۰ تومانی، حدود ۴۰ میلیارد تومان در ۹ ماهه اخیر است. درگاههای واسط خرید اینترنتی اما، کارمزدهای بیشتری را اعمال میکنند و به طور طبیعی، سود بیشتر از بانکها به جیب میزنند.
به عنوان مثال، معروفترین این درگاهها، کارمزد حدود ۱۴ درصدی را روی هر خرید اینترنتی محاسبه میکند. به فرض، اگر نیمی از کاربران باقیمانده ازاین درگاه برای خرید فیلترشکن استفاده کرده باشند، سود تنها یک کاربر از خرید ویپیانهای ۱۵۰هزار تومانی ماهانه ۶۳ میلیارد تومان است.
به عبارت دقیقتر، سانسور فضای مجازی در ایران نه تنها گردش مالی رویایی برای فروشندههای سرویسهای فیلترشکن خلق کرده، بلکه بازار کسبوکارهای موازی با آن را نیز سکه کرده است. ماهانه هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان ناقابل، تنها برای خرید ویپیان از جیب شهروندان هزینه میشود. علاوه بر این، استفاده از خدمات اپارتورهای ارائهدهنده اینترنت نیز به چالش مالی بزرگی برای کابران بدل شده است.
با ویپیان روشن، حجم ترافیک اپراتورهای اینترنت، با عنوان «ترافیک بینالملل» و دو برابر ترافیک داخلی محاسبه میشود. یعنی ظرفیت یک بسته اینترنت ۵۰ گیگا بایتی، در صورت استفاده از فیلترشکن، به ۲۵ گیگا بایت تبدیل میشود.
به عبارت سادهتر، کاربرانی که از فیلترشکن استفاده میکنند، هزینه یک بسته ۵۰ گیگی را پرداخت میکنند و یک بسته ۲۵ گیگی تحویل میگیرند. یعنی سود مخابرات و اپراتورهای اینترنتی همراه و خانگی، به لطف حدود ۴۸ میلیون کاربر که ویپیان موبایل یا لپتاپشان تقریبا در تمام ساعات روز روشن است، به سود دوبرابری دست یافتهاند.
به نام امنیت و به کام مافیا!با مقایسه قیمت ویپیانها در سالهای گذشته، میتوان دریافت که افزایش محدودیتهای فرمایشی در شبکه اینترنت، حجم بازار و میزان سود فعالان این حوزه را بزرگتر و بیشتر کرده است. به گزارش «همشهری»، میانگین قیمت سرویس فیلترشکن یک ماه در سال گذشته، حدود ۶۰هزار تومان بود.
بررسیهای خبرنگار فراز و گفتگو با چند فروشنده ویپیان نشان میدهد که ارائهدهندههای این سرویس به دلایل مختلف، از جمله گرانی دلار، چندبرابر شدن هزینههای دورزدن فیلترینگ و افزایش هزینهها پشتیبانی سرویسها، گرانتر شدن سرویسهای ویپیان را توجیه میکنند. دلیل اصلی گرانتر شدن اما، فرمول ساده عرضه-تقاضا در اقصاد است.
افزایش محدودیتهای اینترنتی در کشور، تقاضای استفاده از فیلترشکن را نیز افزایش داده و به تبع آن، قیمتها و هزینهها نیز افزایش یافته است. بررسیها نشان میدهند که گردش مالی بازار فیلترشکن در ایران، تنها در یک سال اخیر حدود ۳ برابر بیشتر شده است.
در آستانه یکسالگی آغاز فیلترینگ گسترده در ایران، وزیر وزارتخانهای که متهم ردیف اول خلق این بازار سیاه بزرگ در کشور است، کاربران را از استفاده از «فیلترشکنهای رایگان» بر حذر داشته است. با همه این اوصاف، توصیه تلویحی به «خرید ویپیان» توسط وزیر ارتباطات دولت سیزدهم، آن هم در حالی که صدای کارشناسان و نمایندگان مجلس نیز از عدم برخورد با مافیای فیلترشکن درآمده، چه معنایی دارد؟
منبع: فرارو
کلیدواژه: فیلترینگ قیمت طلا و ارز قیمت موبایل فضای مجازی در ایران وزیر ارتباطات میلیارد تومان خرید وی پی ان فیلترشکن ها هزار تومان گردش مالی برای خرید سال گذشته سرویس ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۰۲۷۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد میلیون دلاری شبکههای ماهوارهای از سینمای ایران! چرا و چگونه؟!
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
به گزارش ایسنا، به نقل از روزنامه شهروند، یکی از نقاط قوت مدیریت سینمای ایران در این چند وقت اخیر فروش هزار یا به روایتی دقیقتر هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در نزدیک به یک سال اخیر عنوان شده است. دستاوردی رکوردشکن و نویدبخش که البته با توجه به حقایقی که در ارتباط با این آمار رسانهای شده، سوالات و تردیدهایی را نیز در فضای سینمای ایران به وجود آورده است، بهخصوص از این نظر که این دستاورد آماری متعلق به تمامیت سینمای ایران در اکران یک سال اخیر نبوده و تنها و تنها به درصدی از فیلمهای روی پرده تعلق دارد. بگذارید اینگونه بگوییم که از مجموع فروش هزار و ٢٠٠میلیارد تومانی سینمای ایران در سال گذشته بیش از یکمیلیارد تومان مربوط به هفت فیلم «فسیل»، «هتل»، «تمساح خونی»، «هاوایی»، «شهر هرت»، «ویلای ساحلی» و «بچهزرنگ» بوده و در نقطه مقابل نیز نزدیک به ٦٠ فیلم دیگری که روی پرده آمدهاند، روی هم کمتر از ٢٠٠میلیارد تومان فروختهاند، یعنی پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران -البته اگر «بچهزرنگ» را از فهرست خارج کنیم- ٦ فیلم کمدی هستند. فیلمهایی که البته در نگاهی دقیقتر، علاوه بر کمدیبودن از یک نظر دیگر نیز با هم مشابهت و پیوند دارند: تبلیغات خارج از تلویزیون، به خصوص در شبکههای ماهوارهای!
این مطلب با نگاه به این وجه از پیوند ٦ فیلم پرفروش سینمای ایران در یک سال گذشته به رشته تحریر درآمده است.
اینکه پرفروشترین فیلمهای یک سال اخیر سینمای ایران، همگی، کارزارهای تبلیغاتی خود را خارج از تلویزیون و به خصوص در شبکههای ماهوارهای دنبال کردهاند، نکاتی نگرانکننده و حتی ناامیدکننده را به ذهن میآورد که موارد متعددی را از حیفومیل و خروج ارز و البته از همه مهمتر کاهش مرجعیت رسانهای تلویزیون شامل میشود.
در واقع این واقعیت که تمام ٦ فیلم پرفروش سال گذشته، فیلمهایی هستند که تبلیغاتشان از شبکههای ماهوارهای پخش شده؛ چه از نظر آماری و چه از منظر شرایطی که منجر به این وضع شده و البته پیامدهایی که این اتفاق میتواند به دنبال داشته باشد، به نحو طعنهآمیزی آزاردهنده و البته در عین حال، آموزنده است و نشان میدهد که سیاستهای نسنجیده شماری از مدیران میانی فرهنگ چگونه میتواند سیاستهای عمومی فرهنگ کشور را دچار اختلال و خدشه کند.
آمار و ارقام ترسناک
دادههایی که درباره تبلیغات فیلمهای سینمایی ایرانی در شبکههای ماهوارهای منتشر شده، عجیب و ترسناک هستند:
سال گذشته کارگردان فیلم «فصل ماهی سفید» گفته بود که «رسانههای خارجی هفتهای ۵ تا ۱۵هزار دلار برای تبلیغ فیلمهای ایرانی میگیرند.» این فیلمساز البته بلافاصله یکی از فیلمهای روی پرده را مثال زده بود که مبلغ گزافی -حدود ۲۵۰هزار دلار- داده و تمام باکس تبلیغات آن شبکههای ماهوارهای را برای فیلمش گرفته، تا با تبلیغ تماموقت، هم فروش بالای فیلمش را تضمین کند و هم اینکه فرصت تبلیغ برای فیلمهای رقیب باقی نگذارد.
دادههای ترسناک در این زمینه ادامه دارند: «چندی پیش یک خبرگزاری نوشته بود که سال گذشته سینمای ایران بیش از صدمیلیارد تومان تنها به یکی از شبکههای ماهوارهای تبلیغبگیر داده، به این معنا که تنها برای امری غیرضروری مانند تبلیغ فیلم که در شرایط درست در داخل کشور باکیفیتتر و بهتر هم میتواند انجام گیرد، رقمی تقریبا معادل یکونیم میلیون دلار ارز از کشور خارج شده است.
یک حسابوکتاب ساده
سال گذشته یکی از روزنامهها از قول یکی از مدیران بازاریابی شبکههای ماهوارهای نقل کرده بود که «برای پخش تیزر یکماهه فیلمها که شامل ٢٤٠ نوبت طی ٣٠ روز میشود، مبلغ ١٠هزار دلار دریافت میشود. برای پکیج ٥٤٠ نوبت پخش یک دقیقهای برای تبلیغ آثار هم صاحبان آثار باید بین ٦٠ تا ٨٠هزار دلار کنار بگذارند.»
حالا در شرایطی که سال گذشته بالای ۱۰ فیلم تنها در شبکه جم تبلیغ داشتند -آن هم نه یکبار و ١٠ بار، بلکه به طرز مشمئزکنندهای بیشتر از هزار بار- و این وضع همین حالا هم برای فیلمهای «تمساح خونی»، «بیبدن» و «سال گربه» ادامه دارد؛ با یک حساب سرانگشتی میتوان متوجه شد که سینمای ایران تنها در یک سال گذشته برای تبلیغات فیلمها چقدر هزینه کرده است!
آغاز ماجرا
اما اینکه چه شد که تبلیغات آثار سینمایی سر از شبکههای ماهوارهای درآورد، باید به روزهایی برگشت که تلویزیون که زمانی به محصولات فرهنگی روی خوش نشان میداد و به تریبونی برای بهتر دیدهشدن آثار سینمایی تبدیل شده بود، تغییر رویه داد و شروع کرد به مقاومت مقابل پخش تبلیغات سینمایی و انداختن انواع و اقسام سنگهای مختلف پیشپای محصولات سینمایی که از این میان میتوان از سختگیریهای فراوان تا ممیزیهای مستقل سازمان صداوسیما فراتر از آنچه وزارت ارشاد مصوب کرده، اشاره کرد.
این موارد که نارضایتیهای بسیاری را موجب شدند، کمکم کنداکتور تلویزیون را خالی از تبلیغات محصولات سینمایی کردند و در ادامه نیز با قواعد و مقرراتی جدید از قبیل لزوم انجام ممیزیهایی عجیب و جدید صاحبان آثار را به سمت شبکههای ماهوارهای کوچ دادند.
چندی پیش سعید خانی، پخشکننده سینما و تهیهکننده آثاری مانند «من»، «دوزیست»، «حرفهای» و «سال گربه» در این زمینه گفته بود که «مشکل اینجاست که شماری از مدیران تلویزیون درک درستی از محصول فرهنگی ندارند و در نتیجه نمیتوانند ارتباط خوبی با سینما برقرار کنند. همه ما در یک کشور زندگی میکنیم و این طبیعی است که حق داشته باشیم سینما به تلویزیون کمک کند. اما متاسفانه چنین نگاهی در سازمان صداوسیما وجود ندارد و چنین میشود که حتی فیلمی مانند «دسته دختران» هم که یک فیلم ارزشی و دفاع مقدسی و در راستای سیاستهای تلویزیون است، از تیزر بیبهره میماند. اتفاقی که البته یک زمانی کاملا برعکس بود، ولی حالا دیگر آن نگاه کلان در مدیران تلویزیون وجود ندارد.»
چرا تلویزیون نه؟!
اما در شرایطی که تقریبا تکتک صاحبان فیلمها به لزوم جلوگیری از خروج ارز از کشور واقفند و در عین حال، به تازگی نیز از موضعگیری شدید دولت و به خصوص عباس محمدیان، مدیرکل دفتر تبلیغات ارشاد، مبنی بر لزوم مقابله با پدیده خروج ارز و سرمایه از کشور و البته برخورد با فیلمهای تبلیغشده در ماهواره آگاهی یافتهاند؛ پس چرا فیلمسازان و صاحبان فیلمها چنین تصمیمی میگیرند و تبلیغ فیلمشان را به ماهوارهها میدهند؟
شماری از سینماگران به تازگی در پاسخ به این پرسش، از کاهش ضریب نفوذ تلویزیون و کاهش شمار مخاطبان این رسانه به عنوان یکی از دلایل این امر نام بردهاند. این همان چیزی است که چندی پیش رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما هم گفته بود که دیگر نمیتوانیم انتظار مخاطبان ۸۰ و ۹۰درصدی داشته باشیم.
نکته دیگری که در این میان وجود دارد، عدم صرفه مالی تبلیغات در تلویزیون است. به گزارش ایدنا، رسانه جامع تبلیغات تجاری ایران، تا قبل از ریاست پیمان جبلی، صداوسیما بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ تیزر تبلیغاتی را به فیلمهای سینمایی اختصاص میداد که نوعی یارانه به کالاهای فرهنگی بود، اما در دوره جدید صداوسیما این معادله برعکس شده و تنها ۱۰ تا ۱۵ تیزر تبلیغاتی به فیلمها اختصاص داده میشود و سازندگان باید هزینه تبلیغات بیشتر را پرداخت کنند.
امیرحسین علمالهدی، یکی از مدیران فرهنگی دولتهای گذشته و کارشناس اقتصاد سینما، با اشاره به اینکه «دلیل رجوع صاحبان آثار سینمایی به تبلیغات ماهوارهای کاهش ضریب نفوذ تلویزیون است که البته این هم تنها در مورد ۴۰درصد از سینمای ایران صدق میکند و روی ۶۰درصد باقی فیلمها تاثیر چندانی ندارد»، میگوید: «علاوه بر این، تبلیغات در تلویزیون بر اساس اعداد و ارقام صرف مالی چندانی برای سازندگان آثار ندارد، بنابراین آنها ترجیح میدهند تبلیغ کارشان را با هزینهای کمتر انجام دهند. البته در حال حاضر عدد دقیقی از میزان پول دریافتی تلویزیون بابت پخش تیزر ندارم، اما آخرین رقمی که در ذهنم هست، این استدلال را به من میدهد که تبلیغ فیلم در تلویزیون شاید بهصرفه نباشد.»
حرف آخر
نتیجه این تصمیم مقرونبهصرفه نبودن تبلیغات در تلویزیون برای فیلمهای سینمای ایران و کوچ تبلیغات سینمایی به ماهوارههاست که همانطور که گفته شد باعث خروج یکونیم میلیون دلار ارز شده و این پرسش را در شماری از خبرگزاریها به وجود آورده است که «با ادامه این روند، آیا غیر از این است که سود رکوردشکنیهای سینمای ایران بیش از اینکه به نفع سینما یا حتی تلویزیون ایران تمام شود، به جیب یکسری ماهوارهها ریخته میشود؟»
واقعا آیا رواست که سرمایههای کشور اینگونه از کشور خارج شود؟ آیا نباید کاری کرد و به خصوص نهادهای نظارتی نباید تلویزیون را وادار کنند در این راستا گامی بردارد؟!
انتهای پیام